خداحافظ ای کوچه های مدینه
خداحافظ درب و مسمار سوخته

خداحافظ ای تازیان و بلا
خداحافظ ای شهر کرب و بلا

خداحافظ ای تشت پر خون ز حسن
خداحافظ ای تشت با سر ز حسین

خداحافظ ای سنگ های یهودان
خداحافظ ای دروازه ی ساعات

مجلس بزم شراب یادم هست
مجلس و چوب و دهان یادم هست

به به چه قرآنی تو میخوانی
اما چه چوب خیزرانی میخوری

یادم نمیرود آزار شام را
یادم نمیرود بازار شام را

من که به طول عمر به بازار، نرفته ام
حالا ببین مرا که به بازار رفته ام

مرا به اسم کنیز به هر کجا بردند
رقیه را چو مثل کنیز همه جا بردند

بزم شرابی و حرف کنیزی نمیرود از یاد
سنگ و چشم های نامحرمی نمیرود از یاد

شاعر: #ناشناس

 

برای عضویت در کانال تلگرام کلیک کنید

برای عضویت در کانال ایتا کلیک کنید


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

sahab فروشگاه ((دنیای کاغذ)) دانلود فایل تحقیق مقاله نرم افزار کتاب برنامه دانلود اهنگ های جدید همراهم شوید مجله ي پوست ، مو و زيبايي گاه نوشت های من هنرستان فنی حرفه ای دخترانه بعثت اخبار آزمون دکتری وبلاگ محمد حسن بزرگی